آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

- اینور و اونورم میدود و میخندد تا لقمه را نخورد. من هم میخندم و لقمه را در دستم با حرکاتش، جا به جا میکنم.

میگه: مجبوری بهم بدی؟!


- لباسم استین کوتاهم را نگاه میکند و میگوید: چقدر آستینش بلند نیست!


- این مال همه است. مسقوسن داداش، مسقوسن بابا..‌


- پاک کن از چی درست میشه؟

از پاک کن

از چی؟

پاک کن

از چی؟

...

از مواد پاک کن درست کنی

- آهان. مَهمیدم (فهمیدم)



- من این کارتونو دوست ندارم. اِیلی وحنتناکه (وحشتناکه)


- چرا موشی؟ (چرا نوچی؟) (در واکنش به دستم که کِرِم ) زده ام.


رز
۲۹ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۴۴ ۰ نظر

مامان جون: سارا میمونی پیش من؟

سارا: نه ان شاالله میرم


من در دستشویی: سارا مواظب باش شکلاتت نیفته.

- این آدامسه!

- آدامس شکلاتیه

- این آدامسه، بهش میگن آدامس، میدونستی؟!


- مامان بازم توت.

و من میرم که از کیسه اصلی و توت های نشسته توت بیارم.

میگه: این توت واقعیه؟

بله

- هورررا توت واقعی، هوررررااا


خطاب به داداش که روی تاب نشسته: بلند شو، این مناسب تو نیست.

خطاب به من، وقتی میخواد اون شبکه رو ببینه: 

اونو بزن، این (برنامه) منادِب من نیست.

رز
۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۴۸ ۰ نظر

مقدار قابل توجهی از زمانی که مشغول کارهای روزانه خانه و آشپرخانه هستم، نوایی سوهان گونه توسط یکی یا هر دوی بچه ها نواخته میشه به این صورت مشترک که:

- نه مامان نه

یا

- مامان نه مامان

 و این نه گفتن میتونه بیانگر مواردی از قبیل ذیل! باشه:

- تقاضای آن تکه ی باقیمانده از پاستیل شکل دندان و لثه که داداش از مدرسه و برای درس ث گرفته، و یکی را برای بابا نگه داشته و سارا میخواهدش.

- مخالفت با مخالفت من برای کوبیدن صندلی به زمین، برای رعایت حال همسایه پایینی.

- مخالفت با مخالفت من برای ادامه دادن آن شکل مذبوحانه از دیکته! که یک کلمه میگفتم و صدبار تکرار میکردم و وسطش حضرت اقا هر هر میخندید و جیغ خواهرش رو در میاورد و اخرش هم چند تا در میون کلمات را جا می انداخت و اونایی رو هم که مینویشت، کاش نمینوشت از بس بدخط بود. البته این قلم مخالفت با داد، جیغ، کوبیدن در، گریه و ... همراه بود. الکی که نگفتم سوهان. سووووهااااان میگماااا.

- به طور کلی مخالفت با مخالفت من.

این جور مواقع من سعی مزخرفی میکنم برای قانع کردن طرف مقابل. بعد استعانت میجویم از صلوات و استغفار، بلکه مشمول غفران و رحمت الهی واقع شوم.  

رز
۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۴۳ ۰ نظر

چند تا رو بچینیم پشت هم براش قصه بسازیم

چه وقتایی این جوری میشی

چه کسی رو میشناسی که بیشتر اینجوریه

تو بیشتر وقتا چه جوری هستی

دوست داری چه جوری باشی

چی کار کنی اینطوری میشی

اگر اینطوری باشی، چی بشه این طوری میشی

خونه فلانی رو با شکل نشون بده
زنگ فلان رو نشون بده
کلاس فلان رو نشون بده

رز
۲۵ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۰۱ ۰ نظر

میگم: بیا سشوار بکشم.

میگه نه.

میگم : سشوار بکشم یا روسری بپوشونم؟

تلاش میکنه اخم کنه و میگه: انتخاب نمیکنم، شامو بیار!

رز
۱۸ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۱۷ ۰ نظر

داشتم می وُدّیدم! :  داشتم میفتادم

چرا این کَندیده شده؟ :  کنده شده.

دیندولون تلوزیون

بعضی کلمه ها هم هستند که یه عمر! اشتباه میگفته، بعد یهو در حین گفتنشون، به حافظه ی شنیداریش رجوع میکنه و به صورت خودجوش تصحیحشون میکنه.

مثل بوبولا که یکدفعه ش: بُفیلا

یا دیر که یهو شد شیر

و الخ

رز
۱۸ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۲۷ ۰ نظر

موهایش را بالای سرش در دو طرف به حالت دو گوشی با دست جمع میکنم و نگاه میکنم.

میگه: نکن. گوش در میاد. امم*. مثل بژغاله**


* اممم: تکه کلامشه. عاشقشم.

** "ز" مثل بژغاله

رز
۱۷ فروردين ۹۸ ، ۰۱:۵۳ ۰ نظر