مقدار قابل توجهی از زمانی که مشغول کارهای روزانه خانه و آشپرخانه هستم، نوایی سوهان گونه توسط یکی یا هر دوی بچه ها نواخته میشه به این صورت مشترک که:
- نه مامان نه
یا
- مامان نه مامان
و این نه گفتن میتونه بیانگر مواردی از قبیل ذیل! باشه:
- تقاضای آن تکه ی باقیمانده از پاستیل شکل دندان و لثه که داداش از مدرسه و برای درس ث گرفته، و یکی را برای بابا نگه داشته و سارا میخواهدش.
- مخالفت با مخالفت من برای کوبیدن صندلی به زمین، برای رعایت حال همسایه پایینی.
- مخالفت با مخالفت من برای ادامه دادن آن شکل مذبوحانه از دیکته! که یک کلمه میگفتم و صدبار تکرار میکردم و وسطش حضرت اقا هر هر میخندید و جیغ خواهرش رو در میاورد و اخرش هم چند تا در میون کلمات را جا می انداخت و اونایی رو هم که مینویشت، کاش نمینوشت از بس بدخط بود. البته این قلم مخالفت با داد، جیغ، کوبیدن در، گریه و ... همراه بود. الکی که نگفتم سوهان. سووووهااااان میگماااا.
- به طور کلی مخالفت با مخالفت من.
این جور مواقع من سعی مزخرفی میکنم برای قانع کردن طرف مقابل. بعد استعانت میجویم از صلوات و استغفار، بلکه مشمول غفران و رحمت الهی واقع شوم.