آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

مامان یه چوب میدی؟

از کجا؟

از کمد دیواری

خب عزیزم خودت بیار 

نه تو! من ... ام....ام.... یه جوری ام!

رز
۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۵:۰۵ ۰ نظر

یکی از قشنگترین حس های دنیا اینه که همه ی بشقاب ها و ایضا قابلمه های غذاهای از قبل مونده در یک وعده غذایی خالی بشوند و هر دو بچه و مادرشان سیر و راضی گردند.
یک حس خیلی عالیه دیگه وقتیه که بچه مشقاشو نوشته و کیفشم جمع کرده و ساعت هنوز سه بعد از ظهره

رز
۱۷ مهر ۹۸ ، ۰۷:۴۸ ۰ نظر

در راه برگشتن از خونه عمومنصور، تو ماشین شلوغ پلوغ میکردند و میخواستیم اروم تر بشن. مامان جون گفت با هم قران بخونید ببینم کدومتون بهتر میخونین؟

پسرم صفحه ۳۴، جزء دو سوره بقره را میخواند و دخترم به عنوان صدای دوم او را همراهی میکند. در کمال تعجب دیدم که تقریبا کل صفحه را حفظ است. 

رز
۱۲ مهر ۹۸ ، ۰۹:۲۸ ۰ نظر

فاطمه، یواش رفته پیش سارا که داره بهانه وارانه جیغ میزنه و گریه میکنه. آروم، مثل یه مامان دلسوز، بهش میگفت:

هر کی گریه کنه، گریه ئو میشه. هر چیزی قابلی داره. هر چیزی، مثلا (سرش را دور اتاق میچرخاند) صندلی، ساعت، عطر، شوفاژ، ... فهمیدی؟ هر چیزی یه قابلی داره. حالا بیا با هم بازی کنیم. 

رز
۰۸ مهر ۹۸ ، ۱۳:۰۷ ۰ نظر

کلاس دوم خود را چگونه آغاز کردید؟

 

معلممون آقاست

خیلی خیلی سختگیر و بداخلاقه

یه تکون ساده که میخوریم یه دادی میزنه که بچه ها اسکلتشون معلوم میشه.

 

توضیح شونصد بار، برای من ، باباش، خاله اش، مامان جون، بابا بزرگ،  عمو و احتمالا هر کس دیگه ای که ممکن بود بهمون زنگ بزنه.

رز
۰۱ مهر ۹۸ ، ۲۱:۰۶ ۰ نظر