شیرین بیان
پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۴۴ ب.ظ
- اینور و اونورم میدود و میخندد تا لقمه را نخورد. من هم میخندم و لقمه را در دستم با حرکاتش، جا به جا میکنم.
میگه: مجبوری بهم بدی؟!
- لباسم استین کوتاهم را نگاه میکند و میگوید: چقدر آستینش بلند نیست!
- این مال همه است. مسقوسن داداش، مسقوسن بابا..
- پاک کن از چی درست میشه؟
از پاک کن
از چی؟
پاک کن
از چی؟
...
از مواد پاک کن درست کنی
- آهان. مَهمیدم (فهمیدم)
- من این کارتونو دوست ندارم. اِیلی وحنتناکه (وحشتناکه)
- چرا موشی؟ (چرا نوچی؟) (در واکنش به دستم که کِرِم ) زده ام.
۹۸/۰۱/۲۹