آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۲ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

خانه در هم بر هم و در همه جا اسباب بازی پاشیده شده. (کار از ریختن گذشته) بود. در حالی که خودم صبح قبل از رفتن به کلاس و پدرخانواده در غیاب من خانه را مرتب و منظم کرده بود. 

اشفته بودم. همزمان غذا میپختم و حلوا درست میکردم و بچه ها دور و برم حرف میزدند و تقاضا میکردند .

به سپهر گفتم با مهربونی سارا رو تشویق کن خونه رو مرتب کنید. بهش قول برچسب داد و از من تایید گرفت. تایید کردم.

بدو بدو خونه رو نظم دادند. با خوشحالی و هیجان.

منم تند تند کارام رو پیش بردم. ساعت هشت خانه تمیز بود و غذا و حلوا پخته و ظرفها شسته و برچسب ها اهدا شده بود و بعد از صحبت تلفنی با مادربزرگ، با بچه ها داشتیم خمیر بازی میکردیم و نقاشی میکشیدیم. 

رز
۲۴ دی ۹۸ ، ۲۱:۱۴ ۰ نظر

توانایی داستان پردازی و قصه گویی خوبی دارد، به شرطی که فکر کند کسی حواسش به او نیست. 

 

حد قابل توجهی از قران هایی که داداش حفظ میکند را نیز حفظ است و با خودش میخواند، به همان شرط بالا

رز
۰۸ دی ۹۸ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر