آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

شب موقع خواب، در حالی که سه ماه تمام از شروع ترم و دانشگاه رفتن من میگذره: 

- مامان! چرا اصلا منو با خودت نمیبری دانشگاه؟


---


مدام نامه مینویسی، و بعد برام میخونیشون. مضمون همه شون همینه:

- مامان جونم سلام. دلم برات تنگ شده، زود بیا!



رز
۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۵:۴۴ ۰ نظر

- مامان من یه فکری کردم برای دستشویی

اول به من برچسب بده،

بعد من بچسبونم

بعد به من بادوم هندی بده

و هیچ وقت هیچ وقت جیشم نگیره!

رز
۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۱:۰۷ ۰ نظر

حین صحبت با مامان بزرگ با تلفن

- مامان، مامان بزرگ برام یه چکنه خریده!



دو روز بعد، تو خونه وقتی داری چکمه های اهدایی پلاستیکی ات رو امتحان میکنی:

- مثل آدم فضاییا راه میرم!

رز
۱۰ آذر ۹۳ ، ۱۹:۴۹ ۰ نظر

این روزها سه ساله پسری دارم که همه ی زندگی من است. 


پسری که گاهی آنقدر حرفهایش قلمبه است که حیران میمانم، و گاهی آنقدر لجباز است که باز حیران!

و البته منصفانه فکر کنیم، پسر لجبازی ندارم، اما صاحب فکر است و برای خودش دلیل و منطق دارد. و گاهی که منطق هایمان با هم جور در نمی آید کمی اصطکاک میشود. و باز البته تر اگر من کمی از منطق ناطق خود، که هرگز ادعا ندارم لزوما منطقی تر از منطق پسرک است کوتاه بیایم و کمی بنشینم در نگاه سه ساله ی عزیز خانه ی مان، چقدر همه چیز بهتر میگذرد.


روز تولد سپهر، بیشتر از اینکه برای سپهر مهم باشد، برای من مهم است. آن روز، روز اکمال معجزه ی خداوند در حق من بود. روزی که من تا عرش خدا، باید سپاسگزار باشم و شاکر. 

هر لحظه آن روز، برایم خاطره است و مهم. 

شاید، مهم ترین روز زندگی من. 

رز
۱۰ آذر ۹۳ ، ۱۹:۳۶ ۰ نظر