آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

مامان جون چند وقتیه سرفه میکنند و علتش رو نمیدانیم. 

ما خونه مامان جون اینا بودیم. خاله جون سومی زنگ زده بودند و میگفت که مامان دکتر برند که من گفتم خوبند که! قطع کردم و نقل قول کردم و مامان هم تایید کردند که دو روزه خیلی خوبند. 

و یک ربع بعدش سرفه های مامان شروع شد و مامان تکه تکه، در حال سرفه گفتتد که : " چشم خوردم" و سارا غرق در کارتون بود.

 

شب، تو بازی اومده میگه: آقای دکتر، مامان جون چشم خورده،  پریده گلوش ، یه امپول میدین؟

رز
۲۹ آبان ۹۸ ، ۲۲:۱۹ ۰ نظر

(میخواد پرتقال بخوره، ): به داداش نمیدم 

- چرا؟

- اممم... آخه... داداش دیروز.....(هیچی پیدا نمیکنه بگه) یه کاری کرد!

من و داداش نگاه میکنیم به هم و پقی میزنیم زیر خنده. اونقدر میخندیم که خود سارا هم به خنده میفته و پرتقال رو با هم میخورن. 

رز
۲۰ آبان ۹۸ ، ۰۹:۲۹ ۰ نظر

با هم خاله بازی میکنیم و من دخترِ دخترم شده ام. مامانم داره منو میخوابونه که یکهو سپهر اژدها وار وارد میشه و صداهای خشن از خورش در میاره. مامان کوولومونوازشم میکنه و دلداریم میده: بخواب عزیزم، هیولا بود. 

رز
۱۶ آبان ۹۸ ، ۱۹:۰۵ ۰ نظر

شترا شیر میخورن، بزرگ میشن، میشن گاو

رز
۱۵ آبان ۹۸ ، ۱۲:۴۰ ۰ نظر

بعد از دیدن کارتون اردک ها و چراغ جادوی علاءالدین، که هر نفر سه تا ارزو میتونست بکنه:

پسرک که داره اماده میشه و حال نداره دنبال وسایلش بگرده: من ارزو میکنم کلاه و شالگردنم پیدا بشه

دخترک که دارم میبرمش دستشویی، خطاب به من، با لحن مهربون: آرزوی منیheart

 

رز
۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۶:۳۳ ۰ نظر