آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۵ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

اِباشی: اشتباهی

مامان بیا مُنتَرِزَم: منتظرم 

دِباب : کتاب

دَشکال: یخچال

دیدیدَن: کشیدن

دیدینشونو بده: آنچا را که رویش میکشیم را بده!! 

رز
۲۷ دی ۹۷ ، ۰۰:۱۶ ۰ نظر

بغلم خوابیده بود. تو رختخواب من. یکهو از خواب بیدار شد و شروع کرد به جیغ زدن. گریه میکرد  و جیغ میزد و قل میخورد و تکرار میکرد مامان خیلی بدی. 

دیگه دیدم اروم نمیشه و نمیاد بغلم، با توجه به بی خوابی دیشب ناشی از سرفه های داداشی، خودمو زدم به خواب که اونم بخوابه. رو فرش خوابید و وقتی خوابش سنگین شد بغلش کردم گذاشتم تو رختخواب. بیدار که شد گفتم چرا گریه میکردی؟ فکری کرد و گفت: 

ببعی خونه مامان جونه.


این اولین خواب تعریف کردن دخترک هست، همین الان. 

به قول معروف این روزها: من غش، من ضعف، من قربون صدقه.


فقط هنوز ربطش رو نفهمیدم که چرا داشت منو مورد تفقد و مهربانی قرار میداد هی.

رز
۱۸ دی ۹۷ ، ۱۰:۰۹ ۰ نظر

آنقدر قشنگ برای ما و عروسکهات مادری میکنی 

و اونقدر قشنگ کتاب میخونی که به مادری و کتابخوانی خودم امیدوار شدم.

کافیه یه مامان سارا بگم اونوقته که صدای لطیف و دوست داشتنی، مهربانی زایدالوصف و اماده به خدمت بودنت منو میکشه‌. مامان من میی و مرتب ازم میپرسی : چی میخوای نینی؟"

رز
۱۸ دی ۹۷ ، ۱۰:۰۵ ۰ نظر

فقط اونوقتی که در جواب "سارا خیلی بدی" یا جملات اینچنینیِ متداول داداشش، چند بار میگه نیشتم، و وقتی میبینه جواب نمیده حرصی میشه و میگه " نَگَستم" که فکر کنم مخفف " نه خیر نیستم" باشه.

رز
۱۰ دی ۹۷ ، ۱۵:۳۷ ۰ نظر

پشت تلفن به اقای پدر میگم که سرماخوردم و بدنم درد میکنه و اگر میتونی زود بیا

میگن که نمیتونن و دیر رفتن امروز و خیلی کار دارن

میگم پس من بچه ها رو میزارم رو اوتوپایلوت!


حیف که هنوز دکمه اوتو پایلوتشون اختراع نشده یا شده و اصول تربیتی ما اجازه استفاده بی رویه ازشون رو که همانا تلوزیون و موبایل و تبلت است را نمیدهد.

رز
۰۲ دی ۹۷ ، ۱۷:۵۱ ۰ نظر