آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

بعد از ظهره، مامان جون و بابازرگ مهمان ما هستند، و هر دو خوابند. من و بابا هم تو اتاق خواب خوابیم. اما شما کار دیگه ای داری...

داشتم تو سالن به مامان جون و بابابزرگ گوش میدادم. داشتن با هم بحث میکردن، مامان جون میگفت خُرررر بابابزرگ میگفت پُفففف!

رز
۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۲ ۰ نظر
.... بعد مثلنی غذا آوردی، بعد من خوردم، بعد جان تازه ای گرفتم، بعد معلق زدم، بعد حالم خیلی بد شد!

...داشتم دوچرخه سواری میکردم، بعد افتادم، همه جام زخم و زیلی شد، بعد دستشوییم رو هم زیاد نگه داشته بودم، حالم بد بود، بعد ابریزش هم داشتم، شکلات هم زیاد خورده بودم، بعد بدو بدوی شدید... شدیییییید....شدید (در حال بدو بدو) بعد افتادم، زخمام بیشتر شد، بعد دستام زخم و زیلی شده بود نمیتونستم چیزی بگیرم، مثلا دوچرخه، کتاب بگیرم، بعد این کتاب رو آوردم، بعد شما واقعنی این کتاب رو برام خوندی!

رز
۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۴ ۱ نظر

صدای جیغ دلخرااااش گربه قطع نمیشه. پنجره رو میبندم تا صدا کم بشه. میپرسی چرا؟ میگم صداش آزار دهنده بود.

میگی:

بگو : ای خدایی که به ما گربه های بد دادی

نوچ

ای خدایی که به ما گربه های خوب خوب دادی، ولی جیغشون خیلی بده!


رز
۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۱ ۰ نظر