ماشین تزیینی وسط بلوار رو دیدی و میگی: ماشینه راه نمیره، ترکی یه!
مترو صدا میده، و میگی: قطار صدای انگلیسی داد!
-------
با مامان جون تلفنی صحبت میکنیم. بعد از اتمام صحبت میپرسی:
- مامان کی بود؟
- مامان جون
- چی میگفت؟ میگفت از طرفش منو بوس کنی؟
------
قرار بود فردای اون شب مامان بزرگ بیاد پیشت و من طبق روال یک شنبه های این ترم برم دانشگاه.
میگم: اگه گفتی فردا کی میاد سپهر؟
- (در حالی که جواب رو میدونی، به همراه برق چشم ها) بگو!
- ما...
- بگو
- ماما....
- مامان!
- مامان بُ...
- با شیطنت و در حال کنترل خنده: مامان بزی!
--------