طراح قصه
پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۴ ب.ظ
.... بعد مثلنی غذا آوردی، بعد من خوردم، بعد جان تازه ای گرفتم، بعد معلق زدم، بعد حالم خیلی بد شد!
...داشتم دوچرخه سواری میکردم، بعد افتادم، همه جام زخم و زیلی شد، بعد دستشوییم رو هم زیاد نگه داشته بودم، حالم بد بود، بعد ابریزش هم داشتم، شکلات هم زیاد خورده بودم، بعد بدو بدوی شدید... شدیییییید....شدید (در حال بدو بدو) بعد افتادم، زخمام بیشتر شد، بعد دستام زخم و زیلی شده بود نمیتونستم چیزی بگیرم، مثلا دوچرخه، کتاب بگیرم، بعد این کتاب رو آوردم، بعد شما واقعنی این کتاب رو برام خوندی!
۹۴/۰۵/۲۲