چادر آرزوها
جمعه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۳۲ ب.ظ
داشتیم میرفتیم نمایشگاه قرآن. عیدیاش رو برداشت.
تو راه میگفت مامان فکر میکنی امشب به آرزوم میرسم؟
باباش پرسید آرزوت چیه؟
داداشش بلافاصله گفت: خرید چادر!
با عیدیای خودش به آرزوش رسید 😊
به خانم فروشنده گفتم دخترم با عیدیاش داره چادر میخره.
فروشنده خوش ذوق هم از پنج تا پنجاهی، یکیش رو بهمون برگردوند.
گفت اینم از عیدی ما. 😍 و گفت ما اصلا تخفیف نداریم. ولی چون دخترمون عیدیاش رو آورده بهش تخفیف دادیم.
خیلی بهمون چسبید.
۰۲/۰۱/۲۵