یک روز عینکی
چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۸ ق.ظ
عینک دخترکم را تحویل گرفتیم. هیچ وقت فکرش رو نمیکردم بچه هام عینکی بشن. نمیدونم چرا! دلم پر غصه است اما راضی ام به رضای خدا.
خدایا شکرت که زود فهمیدیم و وقت درمان داره.
و حالا فصل جدیدی از تذکرات در خانواده گشوده شده است:
- عینکت رو بزن
- دست به شیشه اش نزن
- عینک رو زمین نزار
- سپهر، عینک سارا رو نزن
- عینکت رو در نیار
- عینکت رو درست بزن ( روی نوک دماغ نزار)
- شیشه اش رو پاک کن ( بده من پاک کنم)
- میدویی مواظب عینکت باش
- این بازی رو نکنین خطر داره( عینک داره)
- پتو بازی با عینک نمیشه
- ....عینک.
- عینکت....
- ....عینک....
- و الخ
البته اینا تذکرات مخصوص عینک بود. مناقشات و منازعات چشم بستن، یه سرفصل جداست😑😐
الحمدلله علی کل حال
الحمدلله علی کل نعمه
۱۴ آبان ۱۴۰۲نوشت: طفلک دخترکم. عینک زدنش برامون انقدر که بالا نوشتم، دردسر نداره، به جز شونصد بار شکستن دسته عینک (چشم بستن جانکاه بود، قطره عسل و گلاب هم جانکاه، هم معجزه آسا بود،)
۹۹/۰۹/۰۵