اولین کابوس پسرک
چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۴۴ ق.ظ
بعد از حدود پنج سال شایدم بیشتر، وقتی صحبت از کابوس سارا شد، با کمال تعجب دیدم که سپهر تمام جزییات اولین کابوس بچگی اش را به خاطر دارد:
- دیدم همه وسایل خونه زنده شده بودند، مهتابی هم زنده شده بود، رئیسشون بود، میخواستن به من حمله کنند.
- ما که مهتابی نداریم
- چرا، مهتابیِ تخت.
اون روزی که این خواب رو دید و روزهای بعد و بعد و بعدش میگفت : مهتابه بیدار شده بود و من هی میپرسیدم مهتاب؟ و پاسخ روشنی دریافت نمیکردم. بحمدلله این کابوس نیز شفاف سازی شد و من متحیر از قدرت خدا در افرینش حافظه ی این پسر.
* گرامی میداریم یاد و خاطره ی کابوس معروفه ی خودم رو که خرگوشی سفید شده بودم و با بقیه ی حیوانات داشتیم فرار میکردیم و گرگی میخواست پاش رو بگذاره روی من.
۹۷/۱۲/۰۱