بفرما ماکارونی ساعت یازده و نیم شبی
دوشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۱۸ ب.ظ
با تک تک اعضای خانواده و قبل و بعد از هر کدامشان مسواک میزند، و من را به مسواک زدن برایش وادار میکند، و با گریه زاری از حمام کشان کشان میاوریمش بیرون، و بعد از شونصد بار مسواک زدن و دست شستن، میارمش اشپزخونه که حواسشو پرت کنم بی خیال مسواک بشود، چشمش به قابلمه ی ماکارونی میفتد و ماکارونی میخورد، با دست، توی آبکش، در تاریکی آشپزخانه.
۹۶/۱۱/۰۹