دختر شیرین من
دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۲۳ ب.ظ
جارو رو برمیداری و اینور و اونور خونه رو جارو میزنی.
شلوارت رو برمیداری و میکشی به پات، یعنی مثلا داری میپوشی
میشینی روی سطل اسباب بازیا، بلند میشی، برش میداری میبری اونطرف، میزاری زمین، دوباره میشینی روش.و دوباره و چند باره
همین کارو با تشکچه نشیمن هم میکنی.
کشو هارو باز میکنی هر چی توش هست و نیست خالی میکنی زمین.
اجرها رو روی هم میزاری
مداد رو روی کاغذ میکشی.
خیلی از حرفهام رو میفهمی. اب بدم و به به بدم و شیر بدم و بریم بخوابیم و کمک میخوای؟ و بریم ددر و اینجور حرفای واجب.
یه جور بی تمرکزی شدم. یه جوری که خاطره های پسرک با دخترک از نظر کمی و کیفی تومنی سنار!؟ با هم فرق دارند.
۹۶/۰۶/۱۳