کجایی عزیزم؟ دقیقا کجایی؟
پنجشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۲۴ ب.ظ
M V:
صبح با صدای حرف زدنت چشمام رو باز کردم. برگشتم سمتت، نبودی!
گشتم دنبالت.
روی زمین، بین تخت و پنجره، که نصف پات هم زیر تخت بود پیدات کردم.
بدون تکون خوردن بالش، ازش رد شده بودی و افتاده بودی و خدا رو شکر هیچیت نشده بود و من صدای افتادنت رو هم نشنیده بودم و تو خوشحال، داشتی آواز میخوندی.
به غیر از دو مورد آخر(خوشحالی و آواز)، بقیه اش همه از مبعدات بود!!!!
۹۶/۰۱/۰۳