آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

ما و مردم

چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۱۰ ب.ظ

- دخترک رو بردم کلاس پسرک. میگه چراااا آوردیش. بچه مریض میشه. نباید بیاریش بیرون. میگم خب چاره چیه. میگه باید بزاریش پیش کسی.

- دخترک شست میخوره. میگن ای داد. ای بیداد. نزارها! فلان کس من تا راهنمایی شست میخورد. و انگشتش لاغر موند و اینا.

- دخترک پستونک میخوره و میگم که قبل شست میخورده، میگن: عه. شست خوردن که خیییییلیییی خوبه. نبااااااید ازش میگرفتی.

- پسرک خواهرش رو بوس محکم میکنه. اونقدر از همه طرف میگن ایییی وااای نکن، بچه اذیت شد و اینقدر هی میگن که پسرک منو بیچاره میکنه از بس هی بیشتر بوس میکنه و بوسهاش محکم تر تر میشه. 

- بچم، پسرکم، مهربونی میکنه و بوس میکنه خواهرش رو. تکرارش هم کمی برای جلب توجهه. اونوقت خانمه میگه حسودی میکنه. میگم نه. حسودی نیست. دوستش داره. یه لبخندی میزنه که یعنی آره! تو راست میگی!

عاقا به فرض هم حسودی کنه. ثابت کردنش چه دردی ازت دوا میکنه؟

بعد برای مچ گیری من میگه: وقتی به سارا توجه میکنن، پسرت چیکار میکنه؟ گفتم میاد سارا رو بوس میکنه. 

اگه این حسودیه، خیلی هم شیرین و زیباست اصلن. وقتی من میبینم پسرم هیچ وقت بد خواهرش رو نمیخواد، دوستش داره، باهاش میخنده، سعی میکنه آرومش کنه، وسایلش رو برام میاره، باهاش حرف میزنه، برای آینده اش برنامه ریزی میکنه، خیلی بدم میاد یه عده هی اصرار دارن انگ حسودی بزنن بهش. 

دیگه به احترام اینکه سعی میکنن راه و روش ارتباط با خواهرش رو یاد بدن هم یک سال سکوت میکنیم!

- برای تولد دخترک، یکی از اقوام زنگ زده بود برای تبریک. میگه شب بیداری هات شروع شد و تازه اول دردسرهاته  و ... میگم نه! خوبه. میگه نه! حالا ببین. 

بعد میگه سپهر حسودی نمیکنه؟ میگم نه. میگه تازه اولشه. میگم بهت. چند وقت دیگه میخواد بگه چرا اینو دنیا آوردید و ... 

داریم میریم بیرون. میگن نرییید هوا سرده. 

میخندم. واکنشی که در مواقعی که نمیدونم چی کار کنم بروز میدم. 

- بچه توی قنداق فرنگیه. مهربانانه میگه پتو بدم براش؟!

واقعا عایا من که الان دمممم خونمم و در خونه هم هنوز بازه، عایا پتو ندارم؟ عایا عقل ندارم؟ 

عایا باید یونیسف بیاید و حضانت بچه را از من بگیرد بس که بی فکرم؟!




این لیست ادامه دارد.

درود بر روان پاک ملانصرالدین، پسر ملانصرالدین و خر ملانصرالدین.


* دلم پر بود از دست مررردم ها. 

۹۵/۱۰/۰۸
رز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی