سونوگرافی در مترو
سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ب.ظ
ایستاده بودم در قطار، آویزان به میله. کیفم را جلوم گرفته بودم، یه علت کمی جا.
خانم میانسالی، هم سن و سال مامان، شاید چند سالی بزرگتر از مامان، بی مقدمه گفت: شما بارداری؟ بیا بشین.
هنگ کردم! بعد مکثی کوتاه گفتم باردار هستم، ولی این کیفمه. اون کوچولوئه.
گفت نه! از چهره ات فهمیدم. قشنگ معلومه بارداری!
فکر کنم باید نقاب بزنم زین پس!
۹۴/۱۰/۲۹