نگران نباش
چهارشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۴۹ ب.ظ
ایستادی روی صندلی کار بابا و داری میچرخی.
میگم: پسرم من نگرانتم
میگی: ولی من نگران خودم نیستم. چون مواظبم.
و چند دقیقه بعد: مامان هنوز نگرانمی؟
۹۴/۰۲/۱۶
ایستادی روی صندلی کار بابا و داری میچرخی.
میگم: پسرم من نگرانتم
میگی: ولی من نگران خودم نیستم. چون مواظبم.
و چند دقیقه بعد: مامان هنوز نگرانمی؟