آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

آسمان‌های من

پیام های کوتاه

  • ۲ ارديبهشت ۹۲ , ۱۷:۴۷
    اودو!
  • ۳۱ فروردين ۹۲ , ۲۳:۳۶
    سلاح
  • ۲۶ فروردين ۹۲ , ۰۰:۴۱
    خواب
  • ۱۹ فروردين ۹۲ , ۱۵:۱۳
    کوپن

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

پروسه خطیر

چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۸ ق.ظ

اون کسی که پروسه ی خواب رو «جیش ، بوس ، لالا» توصیف کرده، مطمئنم بچه نداشته!!


خب یه شب مثل امشب، یا دیشب، یا فردا شب!!! رو در نظر میگیریم. (در هر صورت فرقی نداره، پروسه با کمی اینور یا اونور کردن همونه)

رختخواب شما پهن میشه، چراغا کم کم خاموش میشن. بابا میخوابه و برنامه ما شروع میشه.

من و شما میریم تو رختخوابت. 

- چیاغ او اَن (چراغ روشن بشه) بسته به میزان و شدت بهانه گیری، ممکنه حتی اونقدر روشن بمونه که با چراغ روشن بخوابی. گاهی هم به بابا رحم نموده و به بیرون اومدن از اتاق و روشنایی سالن اکتفا میکنی)

- وقته مانین بادیه! (ماشین بازی) یا وقت آجر بازی، یا بیا ماشین بادی یا مامان منو اُل (هل) یا....

- نه وقته خوابه

میام تو اتاق، ممکنه بند نشی و دوباره بری تو سالن و بریم مرحله قبل ومعمولا مقادیری هم بازی میکنیم، ممکنه بند بشی و بریم خط بعدی!

- مامان گیدّه (قصه) ( قصه رو شروع میکنم و از خدا مدد میخوام برای قصه پردازی. بسته به جذابیت قصه ممکنه تا آخرش صبر کنی، یا وسط جمله ام بپری بری مرحله بعد!)

- مامان بیدیم اونجا! (بریم) (منظورت سالنه)

- مامان منو بغ اغل اونجا

- مامان منو بغ اغل دمین! (زمین، منظور ایستاده توی سالنه) (میریم تو سالن، چند دور یا چندین دور بغل سواری میکنیم، برمیگردیم اتاق.) بستگی به میزان بهانه گیری دو الی چند بار این پروسه تکرار میشه)

- من دی دی دی بیگام (یه چیزی میخوام)

آب میخوای؟ 

- دی دی دی

غذا میخوای؟

- دی دی دی

..(هر چی که من میگم!)

- نه دی دی دی!

- وقته دوقاقاله! (وقت شکلاته)

- مامان بیدیم آجربادی (بریم آجر بازی)

- پیش بابا لالا

- (بعد از چند دقیقه) پیش مامان لالا

- ایمبنی (این وری، میای اون طرف من میخوابی)

- من آب بیگام

- دیکم تو لالا! (روی شکم من لالا میخوابی)

.

.

.

بعد میرسیم به مرحله شیرینش. یعنی وقتی اراده میکنی بخوابی. اونقدر جابجا میشی که به وضعیت دلخواه برسی. بعد چند ثانیه مکث، و بعد ریتم نفس کشیدنت عوض میشه!

یعنی از اراده کردن شما برای خواب تا خوابیدنت شاید به دو دقیقه هم نرسه.


پسرم بهت توصیه میکنم ارادت رو قوی کنی! :دی

----

چندین شب بعد نوشت:

یکی از مراحل مهم خواب، بازی با انگشتهاست. قصه از شبی شروع شد که پسر دسته گلم بعد از طی همه ی مراحل بالا، منو به ماشین بازی دعوت کرد. و من که بر خلاف همیشه گیج خواب بودم و البته ساعت خیلیه نصفه شب بود و من به خاطر جشن تولد دچار کم خوابی شدید بودم دست به ابتکاری زدم، البته انگشت به ابتکار زدم!!

در حالی که دراز کشیده بودم، به سپهر گفتم سرش رو بذاره روی شکمم. بعد انگشت هام رو گرفتم و گفتم اینا ماشینن. بعد ماشینا راه میرن اینطوری و انگشتام رو روی کمرش کشیدم، بعد تصادف میکنن، بعد دیگه یواش یواش قاط زدم، در حالی که میفهمیدم عقلم از فرمان دادن به زبونم دست کشیده، همچنان زبونم داشت برای خودش حرف میزد!! بعد اینجا تاب بازی میکنن!! بعد کاسه بشقاب!!!! (خودمم تعجب کردم از چیزی که گفتم، تو دلم گفتم حیوونی من! دارم هذیون میگم و تو همون حال گفتم اثرات آشپزی و کیک پزیه زیاده ها!) و بعدش منو سپهر به خواب شیرینی فرو رفتیم.

از اون به بعد شب های زیادی ورژن های مختلفی از انگشت بازی روی کمر یا شکم سپهر اجرا شده، که معمولا تیر خلاصه برای خوابیدن سپهر!! خودشم داستانها رو حفظ شده. انگشتاش رو میگیره میگه این بابا، این مامان، این من. بعد با هم میریم خرید، میریم پارک، سوار ماشین میشیم، میریم خونه مامان جون، خلاصه خوش میگذره دور هم!

---------------------

فردای چندین شب بعد نوشت:

یکی دیگه از مراحل خواب هم اینه که مثلا میگه بریم پیش زهرا. میگیم زهرا حوابه. بعد شروع میکنه به شمردن:

یَ یا لالا (زهرا)

ای آن لالا (احسان) 

آله لالا (خاله)

بابا لالا

عمه لالا

عمو لالا

لی لا لالا (منظور لیلا خانم، خانم عموشه. ابتکار خودشه، حاشا که من یادش داده باشم)

نینی لالا

آقا لالا

گامون همدایه لالا! (خانم همسایه!)

امبلی لالا (امیر علی)

و یه وقتایی:

چیاغ لالا! (چراغ)

....



۹۲/۰۹/۲۰
رز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی