۲۸-۲۹ هفتگی
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۳، ۰۸:۱۷ ب.ظ
کمر درد های تیرمانند سراغم اومده، یکهو تیر میکشه و قشنگ میلنگم!
چاره اش هم ظاهرا خوابیدنه
از زمین بلند شدن خیلی برام سخت شده، سر نماز که قشنگ آه و ناله میکنم!!
امروز دیگه سر سفره ننشتم و روی مبل غذامو خوردم، زندگی شیرین تر شد و غذا خوشمزه تر!
آمپول رگام تجویز شده، به زور پیدا کردیم، هنوز نزدم اما.
بیمه تکمیلی جور شد الحمدلله
۴ تا آمپول پروژسترون هم دکتر داده که به قول خودش چند هفته ای هم بچه رو نگه داریم، بعدش دیگه هر وقت خواست دنیا بیاد، بیاد!
وزنم از ماه پیش، یهو نزدیک ۴ کیلو بالا رفته که دکتر هیچی نگفت، شاید هم اشتباه میکنم
همچنان هیچی، هیچی برای بچه نخریدیم، ولی دو تا ساک لباس براش جور شده، ازین ور اونور
کلی از کمد دیواری اتاق بچه ها رو از اسباب بازی خالی کردیم، برای وسایلش
۰۳/۰۶/۲۲