فاز جدید
بارداری دارد روی جدیدی از خودش نشانم میدهد، درست در آخرین روزهای سه ماهه دوم اش. همان سه ماهه ای که میگویند بهترین دوران بارداریست، دورانی که نه از تهوع و مشکلات سه ماهه اول خبری است و نه هنوز از سنگینی ماه های آخر.
البته این سه ماه وسط برای من همراه بود با دو پدیده، یکی کمردردهای فراوان، و دیگری گریه ها و بهانهگیری ها و عصبانیت های پسرک.
حالا ظرف چند روز آینده، ان شاالله این سه ماهه ی بهترین تمام میشود و وارد اخرین سه ماه بارداری میشوم. دورانی که اسمش سه ماه است، اما به گزارش شاهدان عینی، فقط اسمش این است، اما اگر از رسمش بپرسی از کشسانان است که هر چه بیشتر به انتهایش نزدیک میشوی بیشتر و بیشتر کش می اید. سر پسرک من ماه آخر را جهشی خوندم و پریدم و یکهو رفتم غول مرحله آخر که همان زایمان باشد. به خاطر همین برایم کش نیامد.
میگفتم... بارداری دارد وارد فاز جدیدی میشود. فاز چک و چک عرق ریختن، هن و هن کردن ( و تعجب و خنده پسرک به نفس نفس زدن من!)، فاز اشتهای زیاد، ترازویی که هر هفته رقم بالاتری را نشان میدهد و در استانه ی 6 ماهکی عدد 56 را نشان میدهد، تکان های شدیدتر دخترک، دسته دسته از دور خارج شدن لباس ها و خالی شدن کشوی لباس ها، از لباسهای قابل پوشیدن.
بارداری دارد من را با خودش میبرد.
خدایا شکر به خاطر این تحولات.
خدایا شکر بابت این همه نعمت.
خدایا شکر به خاطر نعمت فرزندآوری.