سپهرنری قدیمی
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۱ ب.ظ
اینها افاضات چند ماه پیشه، بالاخره فرصت شد از درفت موبایل به بلاگ منتقل بشه:
اولین تعریف کردنها:
اوبتاب دیکن داگون شد بـــــعد گاب ید!
افتاد شکست، داغون شد، بعد خوابید!
(الان همه تعریفی هات منتهی میشه به اینکه اومد منو خورد! )
لَ لَ من لالی! (جرثقیل من دالی، یعنی پیداش کردم)
(الان به جرثقیل میگی: جَقَّلیت!)
باندم شی! بازم شیر ، یادش بخیر مربوط به دوران شیرخوارگیته. وقتی میگفتم شیر بسه، یا شیر که خوردی، چونه میزدی!
منم ایچی تیک تاک: منم با قیچی (منظور چاقوست) تیکه کنم.
۹۳/۰۱/۱۷