شکرگزاری روز ششم

خدایا شکرت و سپاسگزارم برای همه چیز. 

1. خدایا شکرت پسرم قانع شد و در مهمانی در خانه ماند.

2. خدایا شکرت پسرم در مهمانی بهش خوش گذشت.

3. خدایا شکرت در مهمانی به مهمانانمان هم خوش گذشت.

4. خدایا شکرت پسرم اسباب بازی دارد.

5. خدایا شکرت پسرم حافظه قوی دارد.

6. خدایا شکرت پسرم ذهن خلاق دارد.

7. خدایا شکرت پسرم رنگ آمیزی را دوست دارد.

8. خدایا شکرت پسرم شبها به موقع میخوابد.

9. خدایا شکرت پسرم ارام و راحت میخوابد.

10. خدایا شکرت پسرم به تنهایی دنبال دوستش در خانه همسایه میرود.

الحمدلله علی کل حال

الحمدلله علی کل نعمه

شکرگزاری روز پنجم

خدای مهربوت ازت ممنون و متشکر و سپاسگزارم برای همممممه چیز.

۱. خدایا شکرت پسرم در مهمانی ها مودب است و بی اجازه به چیزی دست نمیزند و فضولی نمیکند.

۲. خدایا شکرت پسرم جواب سلام ها را میدهد.

۳. خدایا شکرت پسرم فردا در مهمانی به خودش و دیگران خوش میگذراند.

۴. خدایا شکرت پسرم سالم است و امروز توانست به پیش دبستانی برود.

۵. خدایا شکرت شبها با پسرمان بازی میکنیم و بهمان خوش میگذرد.

۶. خدایا شکرت محمدامین را برای سپهر فرستادی.

۷. خدایا شکرت پسرم چند روز است حرف زشتی به زبان نیاورده است.

۸. خدایا شکرت پسرم خوب خاطره تعریف میکند.

۹. خدایا شکرت پسرم راستگو است.

۱۰. خدایا شکرت پسرم به تنهایی دستشویی میرود.

خدایا شکرت به خاطر گپ و گفت شبانه و بازی خانوادگی. عالیه. عالی. عالی.

 الحمدلله علی کل نعمه

الحمدلله علی کل حال.

مهرمادری

سارا به قابلمه خالی دست فاطمه اشاره میکند: ام. ام.

فاطمه: خالیه دخترم. توش غذا نیست!

شکرگزاری روز چهارم

۱. خدایا شکرت سپهرجانم در قم بهش خوش گذشت.

۲. خدایا شکرت سپهرجانم خودش را با نقاشی سرگرم میکند.

۳. خدایا شکرت سپهرجانم به اندازه معین تلوزیون نگاه میکند.

۴. خدایا شکرت سپهرجانم میوه دوست دارد.

۵. خدایا شکرت سپهرجانم در تلوزیون غرق نمیشود.

۶. خدایا شکرت سپهرجانم در مهمانی اولویت اولش بازی است نه تلوزیون

۷. خدایا شکرت پسرخوبم امروز به پارک اب و تاب رفته و خوش بوده.

۸. خدایا شکرت پسرم الان در ماشین خوابید.

۹. خدایا شکرت پسرم موقع خداحافظی از مهمانی با روی خوش میآید.

۱۰. خدایا شکرت سپهر خوبم صبح ها راحت بیدار میشود. 

خدایا به عدد شنهای بیابانها شکرت. خدایا به عدد قطره های اب شکرت برای پسر و دختر خوبم.

الحمدلله علی کل حال

الحمدلله علی کل نعمه

شکرگزاری روز سوم

۱. خدایا شکرت پسرم خوب نقاشی میکشد.

۲. خدایا شکرت پسرم موقع خواب عذرخواهی میکند که پشتش به من است.

۳. خدایا شکرت پسرم موقع خواب دوست دارد برایش ایه الکرسی و ۱۱ بار توحید بخوانم.

۴. خدایا شکرت پسرم شبها راحت میخوابد.

۵. خدایا شکرت پسرم خواب بد نمیبیند.

۶. خدایا شکرت پسرم شب ادراری ندارد.

۷. خدایا شکرت پسرم خوب غذا میخورد.

۸. خدایا شکرت پسرم هر غذایی میپزم میخورد.

۹. خدایا شکرت پسرم میتواند خودش لباسهایش را بپوشد.

۱۰. خدایا شکرت پسرم به من میگوید دوستت دارم. 

الحمدلله علی کل حال

الحمدلله علی کل نعمه

شکرگزاری روز دوم

خدایا شکرت که

۱. پسرم با وجدان است.

۲. پسرم سید و اولاد پیغمبر است.

۳. خدایا شکرت پسرم مسوولیت پذیر است.

۴. خدایا شکرت پسرم قابل اعتماد است.

۵. خدایا شکرت پسرم در آشپزی کمکم میکند.

۶. خدایا شکرت پسرم میخندد.

۷. خدایا شکرت پسرم حافظ قران است.

۸. خدایا شکرت پسرم مشق هایش را تمیز و خوش خط مینویسد.

۹. خدایا شکرت پسرم میتواند حرفهای زیبا و بامحبت بزند.

۱۰. خدایا شکرت پسرم باسلیقه است.

خدایا شکرت.

الحمدلله علی کل نعمه

الحمدلله علی کل حال

شکرگزاری روز اول و نیم

از امتحانات الهی همین بس که به بچت مغز کاهو میدی. داره میخوره دست خودش رو گاز میگیره. بعد زنگ میزنه به باباش میگه مامان پوست دستمو کند.

 بعد در توضیح به مامانش اضافه میکنه که بزرگ دادی بهم(قد یه انگشت بود) باید اینقدری (قدر نصف انگشت) بهم میدادی.

خوبه زن بابا نشدیم. خدا رو صدهزار مرتبه شکر😐

شکرگزاری روز اول

۱. خدایا شکرت که پسرم سالم است. 

۲‌ خدایا شکرت که پسرم قدرت تفکر دارد.

۳. خدایا شکرت که پسرم میتواند حرف بزتد.

۴. خدایا شکرت که پسرم میتواند "خوب" و با دایره لغات وسیع حرف بزند.

۵. خدایا شکرت که پسرم پیش ما و در کنار ما زندگی میکند.

۶. خدایا شکرت که پسرم زیبا است.

۷. خدایا شکرت که پسرم خوب نقاشی میکشد.

۸. خدایا شکرت که پسرم خواهرش را دوست دارد.

۹. خدایا شکرت که پسرم با پسرعمویش مهربان است.

۱۰. خدایا شکرت که پسرم مادربزرگ، پدربزرگ و عمه مهربانی دارد که دوستش دارند.

الحمدلله علی کل نعمه

الحمدلله علی کل حال

)چالش سپاسگزاری را برای پسرم آغاز کردم. یک ماه، تا روز تولدش. ان شاالله تمرکزم از روی اندک رفتارهای نامطلوبش برداشته بشه و رفتارهای مثبت، عالی و پسندیده اش تقویت بشه ان شاالله. )

مهرت را جرعه جرعه به فرزندانم نوشاندم یا اباعبدالله

سعی میکنم حین شیر دادن سلام زیارت عاشورا را بخوانم.

به "السلام علی الحسین..." که رسیدم دیدم دخترک داره سینه میزنه.

------

خونه خاله، جلسه هفتگی قران و دعاست. زیارت عاشورا میخوانیم. اسم امام حسین که میاید توی آشپزخانه دخترک شروع به سینه زدن میکند. چشم در چشم من میشود. خجالت میکشد و میرود پشت اپن. در شیشه گاز میبینم که آن پشت به ادامه سینه زنی مشغول است.

باقیات صالحات

میگوید:

یادگاری یعنی چی؟ چرا این همه عکس میگیریم؟ وقتی بمیریم اینا به چه دردی مون میخوره؟

سکوت میکنم و به فکر میرم.

میگم: درسته مامان. اینا به هیچ درد اون دنیامون نمیخوره. اون دنیا فقط کارای خوبمون به درد میخوره.